زبان

آیا حساب کاربری در سایت پژواک ندارید؟

برای اشتراک اینجا کلیک کنید.

افغانستان در نقطه مرکزی آسیا قرار دارد؛ که کشورهای آسیای شرقی، مرکزی، جنوبی و غربی را با هم وصل کرده است. این سرزمین از سالهای بسیار قبل از میلاد مورد توجه تاریخ نویسان قرار گرفته است. در گذشته ها این سرزمین راه عبوری یا ترانزیتی بوده است که چین را با اروپا وصل می نموده است. بیشترین تهاجمات امپراطورها بالای این سرزمین بوده است که با حاکمیت های مختلف و نام های مختلفی چون آریانا ، باختر ، کابلستان ، زابلستان و  خراسان حکمروایی کرده اند .  سرزمین کنونی افغانستان همواره زیر یوغ و تهاجم دشمنان قرار گرفته استپ اما پایمردی و شجاعت ملت افغانستان سبب شده است تا جهاد نمایند و آزادی خویش را به زور شمشیر و خون به دست آرند . 

با این تعریف درمی یابيم؛ که مقام و منزلت خاک افغانستان برای تماماً  جهانيان  از يک جایگاه ویژه برخوردار بوده است که از همان گذشته های بسیار دور آنها به فکر هوژمون سرزمین افغانستان بوده اند. در ذیل  عناصری  قدرت ملی افغانستان را به مطالعه میگیریم، که به کدام دلیل افغانستان ازاهمیت زیاد برای قدرت های بین المللی برخوردار است: 

۱- جغرافیا: افغانستان نقطه وصل کشورهای آسياست. این سرزمین، یک  موقعیت ژئواستراتژیک برای تمام قدرت هاست که قدرت ها به شیوۀ آسان تر از این طریق به اهداف خویش نائل شده میتوانند.  

۲-  اندازه یا Size کشور: 

از لحاظ مساحت افغانستان دارای 652,864 کیلومتر مساحت است؛ که با این مساحت کشور های جهان میتوانند که موقعیت ها و  پایگاه های بسیار کوچک را در تمام ناحیه های شمالی و جنوبی بسازند و در مقابل رقیب خویش قدرت نمایی نمایند؛ زیرا کشورهای قدرتمند همواره سرزمین هايی را در تحت هوژمون خویش درآورده اند که دارای مساحت کوچک و متوسط بوده اند و با اشغال چنین کشورها، کشورهای استعمارگر به نحوه درست تماماً تسهیلات را برای قطعات اردوی خویش برآورده کرده میتوانند .

۳-  توپوگرافی (Topography) :

 بزرگترین نقش جغرافیایی یک کشور، در توپوگرافی آن  نهفته است که یک کشور را با تمامى ساحات طبیعی آن نشان میدهد . 3/4 حصه افغانستان را کوه های سربه فلک تشکیل میدهد که از لحاظ دید نظامی، ارزش بالايی دارد؛ زیرا کوه ها برای موقعیت های نظامى از ارزش زیادی برخورداراست و در حین جنگ، قدرت ها به شیوه و تکنیک درست میتوانند از قله های بلند، کشورهای همجوار و همردیف خویش را مورد حمله قرار دهند .

دریا ها رول مهم سیاسی، اقتصادی و نظامی را برای قدرت های استعمارگر بازی مینماید که از این لحاظ افغانستان مورد مفیدیت کشورهای استعمارگر واقع شده است. با موجود بودن دریاهای سرشار افغانستان، قدرت های استعمارگر از لحاظ اقتصادی و حیاتی میتوانند به شیوه درست دریاها را تحت کنترول خویش داشته باشند . به واسطه دریاها بندهای برق بادی را میسازند تا پایگاه های خویش را روشن بگذارند و جلو حملات دشمن را بگیرند ، از سوی دیگر راه ترانزیتی یا بندرگاه های آبی را در تحت تسلط خویش قرار میدهند. پست ترین نقطه افغانستان آمو دريا ست که با این طرز دید برای استعمارگران نقش عمده را ایفا می نماید و آنها به واسطه هندوکش، میتوانند مناطق پست را به شیوه بهتر اداره نمایند، که در تاریخ نیز شاهد آن بوده ایم .

۴- اقلیم :

 طبیعت افغانستان به خاطر بلندی‌های سر به فلک کشیده و رودخانه‌هایی که از آن سرچشمه می‌گیرد، زیباست و تنوع آب و هوا در آن مشهور است. زمستانهایش بسیار سرد (تا ٢٠ درجه زیر صفر) و تابستانهایش بسیار گرم (تا ٤٠  درجه بالای صفر) است.

آب و هوا از یک ولسوالى  به ولسوالى  دیگر و از یک شهر به شهر دیگر تفاوت دارد. بارندگی نیز در نقاط گوناگون، متفاوت است. در مناطق مرکزی به علت وجود بلندی‌ها و بارندگی بیشتر، هوا از ناحیه‌های دیگر سردتر است، ولی در مناطق جنوبی و غربی به علت کمی بارندگی، هوا گرم‌تر بوده و دارای تابستان‌های گرم و خشک و زمستان‌های معتدل‌تر است ، از این لحاظ برای کشور های استعمارگر، نقش اقلیم افغانستان بیشتر است؛ زیرا در حالات اضطرارى جنگ، آنها در فصل  زمستان میتوانند به ناحیه های جنوبی بروند و  دستگاه های نظامی خویش را فعال کنند و در تابستان ها  به شمال نیروهای خویش را بکشانند. این مسئله را تاریخ نیز ثابت ساخته است که بیشترین قطعات کشورهای رقیب در جنگ در اثر شدت گرمی، تشنگی و در اثر سردی بیش از حد جان خویش را ازدست داده اند .

۵-  منابع طبیعی :

 افغانستان با داشتن منابع سرشار طبیعی، در لیست سرمایه دار ترین کشورهای جهان قرار دارد و با این وضع کشورهای بزرگ جهان کوشش میکنند تا افغانستان را در تسخیر خویش قرار دهند. در دوره جهاد بیشترین فرماندهان مجاهدین با استخراج معادن طلا، نقره و زمرد امرار جهاد مینودند و در بدل فروش آنها پول جنگ را به دست می آوردند، و از طرف دیگر طالبان و القاعده مناطق جنوب غربی چون کندهار و هلمند را در تحت تسخیر خویش داشتند؛ چونکه ذخایر نفتی در آن مناطق بیشتر است.  بناءً بیشترین تمرکز کشورهای استعمارگر برای استخراج منابع نفتی و منابع معدنی در افغانستان است؛ زیرا آنها به این باوراند که افغانستان سرزمینی است که میتواند بیشترین احتياجات دول جهان را مرفوع سازد .

۶- موقعیت: (Location) 

دیپلماسی و استراتيژى جنگ تاثیرگذار بالای  موقعیت یک کشور است. با این دیدگاه افغانستان موقعیتی ست که چهارراهى بازرگانی را در آسیای مرکزی باز کرده است؛ بناءً در هر حالت، این کشور میتواند جهت ثبات منطقوی در دیپلماسی و استراتيژى جنگ رول داشته باشد .

 ۷- مرز های ملی:  (National boundaries)  

مرزهای ملی دو نوع اند: مرزهای طبیعی که عبارت از کوه ها و دریا ها میباشد؛ و دیگر مرزهای مصنوعی که توسط کشور ها ساخته میشود؛ و با این وضع افغانستان کشوریست که بزرگترین مرز را با پاکستان دارد؛ اما با تجزيه مناطق پشتونستان (١٨٩٣) م – از جغرافیای افغانستان تا هنوزهم جنجال ها و کشمکش ها میان افغانستان و پاکستان حل نگردیده است . به این اساس کشور های استعمار گر نیز از این وضع سود ميبرند و در مناطق مرزی دو کشور، گروه های تروریستی را برای ویرانی دو کشور میسازند. 

۸- جمعیت:  (Population)  

در قرن بیستم بدون شک که تراکم  بلند نفوس، رول مهم را در قدرت ملی کشور ایفا مینماید. جمعیت افغانستان با شمار مهاجرین این کشور در خارج از خاک آن در حدود ٣٢ میلیون نفر تخمین زده شده‌است. با این حال با بلند بودن نفوس و یا جمعیت در یک کشور، کشور میتواند به پیمانه بیش از حد پیشرفت کند و از سوی دیگر، کشور ها با داشتن نفوس زیاد بیشترین نفوس خویش را در ارگان های نظامی استخدام می نمایند تا تحرکات وسیع را در برابر رقیبان خویش داشته باشند؛ اما با تاسف در افغانستان قطعات اردو بیشتر از 300,000 است که بیشتر آن را  جوانان تشکیل میدهند که در خط جبهات جنگ شهید میشوند و این نیز پلان های کشورهای استعمار گر است که نمی گذارد نفوس و یا نیروی فعال بشری در افغانستان پیشرفت کند. يا برای آنها راه فرار را میسازند و یا آنها را در جبهات جنگ به شهادت می رساند؛ تا مبادا نفوس افغانستان رشد نماید و ایشان خود امنیت خویش را تامين کنند. همچنان  از دید قومی نیز نفوس افغانستان را به بهانه های مختلف تقسیم کرده و به اساس احصائيه گیری غلط ، مردم اقوام را چنین نظر داده اند که شما اکثریت هستید و دیگران اقلیت و باید هر یک از شما حکومت نمایید؛ حال آنکه چنین نیست. 

۹- تکنالوژى ( Technology) :

تکنالوژى که رول مهم را ایفا مینماید و امروزه افغانستان همانند سایر جهان در تکنالوژى پیشقدم است؛ اما باز هم قدرت های استعماری با استفاده از آدرس های سایتی، جنگ های قومی را دامن ميزنند و نمی گذارند که افغان ها از تکنالوژى به شیوه خوب آن استفاده کنند. امروزه تکنالوژى رول مهم را در سیاست خارجی  (Foreign policy) ایفا مینماید و به واسطه تکنالوژى ستلايت های ماهواره يی ست که برای حفظ امنیت کشور به کار میرود، که کشور ما افغانستان چنین تکنالوژى ها را در اختیار ندارد و کشور های استعمارگر نیز چنین وسایل را برای افغانها فراهم نمی نمایند؛ غیر از ويبسايت های انترنتى که همه را به جان هم می اندازند .

آمادگی نظامی:  (military preparedness )

آمادگی نظامی، نیاز به یک تشکیلات نظامی قادر به حمایت از سیاست های خارجی را به دنبال دارد. عوامل قابل توجه برای آمادگی نظامی در شرح ذیل اند .

١٠- تکنالوژى جنگی(War technology) :

تکنالوژى جنگی که نشان دهنده قدرت ملی يک کشور است؛ اما متاسفانه افغانستان بی بهره از چنین تکنالوژى میباشد و کشور های استعمارگر با وعده های بسیار بزرگ شان، تا حالا این تکنالوژى را برای افغانستان تحویل نکرده و همواره دولت افغانستان را فریب میدهند؛ اما آنها برعکس، کشورهای همجوار افغانستان را در عرصه تکنالوژى نظامی بیشتر حمایت می نمایند که این سياست جزء سیاست به هدف رسیدن شان است .

١١- رهبریت (Leadership) :

رهبری نظامی شخصی است که از منابع به دست داشته در جنگ بصورت درست بر علیه دشمن استفاده میکند. پیروزی و شکست در جنگ با رهبر آن مرتبط است؛ مگر افغانستان بی بهره از چنین رهبران نظامی کارکشته است. در سابق رهبران نظامی زیادی وجود داشت که با استراتيژي های جنگی شان کشورهای منطقه و جهان را به لرزه می انداخت؛ اما حالا چنان که بود نیست. کشورهای استعمارگر کوشش میکنند تا دولت افغانستان بی بهره از چنین نظاميان جنگی باشند .

١٢- جاسوسی (Espionage) :

امروزه موفقیت نظامی بستگی به جاسوسی دارد. و به واسطه جاسوسی تعقیب ساحات تروریستی و موقعیت های تروريستان زودتر شناسایی میشود. رادار و ماهواره مصنوعی، نقش مهمی را در این زمینه ایفا کرده اند، مگر متاسفانه افغانستان بی بهره از بعضی حالات و تسهیلات استخباراتى میباشد که نمیتواند موقعیت ها و پلان دشمن را شناسایی و خنثی نماید .

١٣- کیفیت نیروهای مسلح (Quality of armed forces) :

قدرت نظامی وابسته به کیفیت و کمیت قطعات نظامى و مهمات نظامی میباشد. سلاح های توسعه یافتۀ مدرن کشور را به یک پیروزی بزرگ می انجامد. به طور مثال پیروزی کشور اسرائیل بر کشورهای عربى یک مثال واضح آن می باشد. اما افغانستان بی بهره از سلاح های مدرن است که همین سبب شده است که هر کشور بر علیه حاکمیت، قلمرو و ثبات افغانستان هجوم بیاورد .

١٤- آيديالوژى: (Ideology ) 

آيديالوژى رول مهم را در ساختار قدرت ملی دارد؛ اما کشورهای استعمارگر با دادن اندیشه های غلط و تقسیم احزاب مختلف در افغانستان اندیشه واحد افغانها را از بين برده اند .

١٥-  روحیه ملی (National Morale) :

روحیه ملی از جنبه های مهم قدرت ملی است، در صورت عدم وجود آن، عواملی دیگری کار نخواهد کرد. در صورت موجود بودن روحیه ملی، کشور در هر صورت پیشرفت میکند؛ اما اگر روحیه ملی وجود نداشته باشد، جنگ از قبل گسترش می ياید و ملت پا به فرار از کشور میگذارند که چنین حالت در افغانستان جریان دارد .

١٦- کیفیت رهبری (Quality of leadership) :

رهبری مهم ترین عنصر قدرت ملی است. بدون رهبری مردم نميتوانند که کشور را تشکیل دهند و یا بسازند. فراز و نشیب در تاریخ یک کشور را میتوان به رهبری آن ربط داد. یک رهبر باید قادر به اجرای دیپلماسی موفق باشد تا بتواند هشدار های جهانی را به صورت خوب خنثی سازد و موزانه را در میان ابرقدرت ها برقرار کند. یک ملت ضعیف و توسعه نیافته، میتواند به یک کشور قدرتمند تحت رهبری یک رهبر خلاق ساخته شود. مگر در افغانستان رهبران کشور توسط رهبران استعمارگر تعيین میشوند که این مسئله نشاندهنده آن است که افغانستان بی بهره از استقلاليت سیاسی است .

١٧- کیفیت دیپلماسی (Quality of diplomacy) :

یکی دیگر از عوامل موثر قدرت ملی، کیفیت دیپلماسی است. دیپلماسی یا روابط دیپلماتیک به دانش ارتباط میان سیاست‌مداران و سران کشورهای جهان گفته‌می‌شود. به مقام‌های رسمی سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی یک کشور نزد کشور و یا سازمان بین‌المللی پذیرنده «دیپلمات» می‌گویند. در فرهنگ روابط دیپلماتیک، عالی‌ترین مقام سیاسی در نزد کشور میزبان را «سفیر» می‌نامند.  بنا بر این تعریف در وزارت خارجه افغانستان اشخاصی اند که در حقیقت در طبابت، انجنيرى، دارالمعلمين و غیره رشته ها تحصیل نموده اند و امروزه منحیث دیپلمات و سفیر، به نمایندگی از وزارت خارجه افغانستان به کشور های دیگر تعیين شده اند، که نه از تشریفات دیپلماتیک آگاهی دارند و نه از رسم و برخورد بین المللی.

 بنا بر تعاریف قدرت ملی؛ دریافتیم که افغانستان دارای یک مشکل نبوده، بلکه از ریشه دارای مشکلات کلی است که با این حال نمیتوان افغانستان را به شیوۀ اساسی آن که امروز جهان پیشرفت کرده است ساخت. ضرورت مبرم ما نظام سازی در محدوده ديکتاتورى است. دیکتاتورى که در سیاست خارجی آن دارای موازنه شرق و غرب باشد؛ اما در سیاست داخلی فشار، زور بالای رهبران و قومندانان محلی باشد؛ تا دست این ها را از قدرت دور و قدرت مرکزی را قویتر گرداند؛ و آنگاه ست که افغانستان پیشرفت مینماید .

 

يادداشت: این مقاله بيانگر نظر نویسنده است، پژواک در قبال آن مسووليتى ندارد.

Visits: 78

این مقاله بيانگر نظر نویسنده است، پژواک در قبال آن مسووليتى ندارد.

معرفی نویسنده

تماس با ما

ارسال گزارش

آژانس خبری پژواک علاقمند است تا گزارش های شما را نشر کند. در صورت تمایل با کلیک کردن بر روی این لینک با ما تماس بگیرید.

اپلیکیشن موبایل پژواک

اپلیکیشن پژواک را بر روی تلفن هوشمند خود نصب کنید تا آخرین خبرهای ما را دریافت کنید. بیشتر