زبان

آیا حساب کاربری در سایت پژواک ندارید؟

برای اشتراک اینجا کلیک کنید.

برگردان:  عبدالواسع هیله من

 زمانیکه جنگ سرد در اواسط ١٩٨٠ در اوج خود بود و میدان مبارزات در افغانستان گرم بود، رهبری شوروی سابق میخائیل گورباچف، افغانستان را به عنوان کشوری که به زخم خونین تبدیل شده است، توصیف نمود.

به جز چند مدت کوتاهی، بدبختانه این کشور بدچانس، صلح را به معنای واقعی کلمه در چهاردهۀ گذشته إحساس نکرده است. تقریباً تمام جناح های درگیر در قضیۀ افغانستان، به صورت بی شرمانه بازی دوگانه داشته اند؛ آنهم به قیمت خون مردم این کشور! این وضعیت، فرق بین دوست و دشمن اعم از مسلمان و غیرمسلمان را برای مردم مشکل ساخته، و این کشور بیچاره، دیده می شود که مرگ را از دست این دوست نماها  تجربه می کند.

همچنان افغانها مسوولیت و ناملایمات “جهاد” را که توسط قدرت های بزرگ برای دستیابی به قلب آسیا اروپا راه اندازی شده بود، به دوش می کشند.

تا حد زیادی افغانها قربانی ساختار اجتماعی دولت توسعه نیافته و موقعیت استراتیژیک کشور خود بوده اند؛ اما قدرت های بزرگ و فرصت طلب های هژمونیک منطقوی هم، هیچ فرصتی را برای ریختن خون افغان ها از دست نداده اند؛ طوریکه معلوم است این قدرت ها تا زنده بودن آخرین افغان، این جنگ را ادامه می دهند.

یکی از نمونه های بارز این دوگانگی، نشست مشورتی این هفتۀ مسکو  (میان چین، روسیه و پاکستان) بود؛ جایيکه در عدم موجویت افغانستان، در باره دورنمای صلح این کشور بحث شد. جالب اینکه هيچيک ازین سه کشور (روسیه، چین و پاکستان) در مورد یک پروسه صلح که مالکیت و رهبری آن به دست افغان ها باشد کوشش نکردند، بلکه برعکس با نادیده گرفتن افغانستان، بدون هیچ تردیدی و ترسی در مورد یک راه حل تحمیلی منازعۀ نظامی افغانستان بحث نمودند. و این مثل “نمایشنامه شکسپیر است که بدون شهزادۀ دنمارک”؛ یا فلمى که بدون بازیگر اصلی باشد.

علاقه مندی و میل دستگاه امنیتی پاکستان به یکجا شدن با امریکا و روسیه بخاطر از بین بردن تروریزم، صرف به همان طنز مشهور حصه گرفتن در کوه های هيمالیا است.

پاکستان در دهه ١٩٨٠ در نبرد اعلام نشده به حمایت غرب، که به نام "جهاد" بخاطر اخراج نیروهای "کافر شوروی" جهت جلوگیری از رسيدن شوروی به آب های گرم راه اندازی گردیده بود، جنگید. جالبتر اینکه آقای زبیگنیو برژینسکی مشاور امنیت ملی رئیس جمهور آن وقت امریکا، باید از آن راه دور می آمد و "جهاد" علیه "شوروی بی خدا" را اعلام می کرد. 

البته طبقه روحانی و متدین از پاکستان و کشورهای عربی، به سادگی برای حمایت از این “ماموریت الهی” آمده بودند، که به زودی به یک جنگ پنهان استخباراتی امریکا در یک کشور دیگر تبدیل شد.

بعد از حادثه یازده سپتمبر، به نظر مى رسيد که پاکستان با یک چرخش کاملاً سیاسی که بعد ها معلوم شد این دو چرخش همزمان بود با بازی دوگانه؛ که هم با امریکا در مبارزه علیه طالبان و تروریزم همکاری می نمود؛ و هم از طالبان برای دوباره مسلح شدن و جنگ در مقابل نیروهای امریکا در افغانستان حمایت می کرد.

این باور نکردنی نخواهد بود که امریکا ازین بازی دوگانه آگاهی نداشته، بلکه امریکا با تمرکز بیشتر به عراق قبل از ختم جنگ به اصطلاح علیه تروریزم در افغانستان، غیرجدی بودن خود را به این موضوع نشان داد. این بازی دوگانه برای منافع متقابل، مجاز دانسته می شد.

روسیه حالا بخاطر جلوگیری از توسعۀ به اصطلاح حکومت اسلامی (داعش) در منطقه، به طالبان مذهبی سرسخت علاقه مند شده است. موضوع به این می ماند که بخاطر متوقف کردن هیتلر، از موسولینی (نخست وزیر رهبر ایتالیای فاشیست طی دوران جنگ جهانی دوم) .حمایت نماييم. این در حالی است که طالبان، داعش و سایر گروه های تروریستی، برای براندازی حکومت افغانستان می جنگند.

طوری به نظر می رسد که هیج درسی از انحلال حکومت افغانستان در سال های ١٩٩٠ و بعد در این اواخر در عراق و لیبیا گرفته نشده است، که این جنبۀ دیگری دارد. اگر قرار باشد که از تجارب سال های ١٩٩٠ آموخت، آشکار است که سندیکای ترور، یک واحد غیر قابل تقسیم است.

تحت حاکمیت طالبان بود که اسامه بن لادن و شکبۀ القاعده، تحریک اسلامی ازبکستان، تحریک اسلامی ترکمنستان شرقی، چيچنی ها و شبکه های متعدد تروریستی پاکستانی، در افغانستان حضور داشتند. حتی حالا هم طالبان برای جنگ در مقابل حکومت افغانستان، از تمامی تروریست های بین المللی موجود در پاکستان سربازگیری می کنند.

این افسانه اى بیش نیست که بپذیریم طالبان، با گروه های تروریستی بین المللی همکار نمی باشند. روس ها با استفاده از طالبان، می خواهند انتقام شکستی را که در افغانستان در سال های ١٩٨٠ توسط مجاهدینی که توسط امریکا حمایت می شد، از امریکا بگیرند. بدیهی است که امریکا نیز جهت انتقام و دادن درس به شوروی سابق بخاطر حمایت آنها در جنگ ویتنام، تصمیم به جنگ و خونریزی شوروی سابق گرفته بود.

مضحک و مسخره اینکه پاکستان به حیث مربی مجاهدین در گذشته، و فعلاً به حیث مربی طالبان و همچنان بین دهه های  ١٩٦٠ و ١٩٧٠ کاملاً در خدمت قدرت های بزرگ بوده؛ تا آنها جنگ های خود را در افغانستان انجام دهند.

مردم پاکستان، باید بهای هنگفت این پالیسی جنون آمیز دولت خویش را که از موجودیت پناهگاه های تروریستان باعث رشد سرطان تروریزم شده است، با کشته و معیوب شدن هزاران فرد بیگناه به خصوص پشتون ها بپردازند. این پالیسی ماجراجویانه، هیچ وقت توسط حکومت های ملکی و پارلمان پاکستان تصویب نشده، و منحیث یک طفل و آلۀ دست سازمان های امنیتی پاکستان نگهداری می شود، و آنرا یک سیاست و پالیسی دولتی بی نام می دانند.

یک فرصت تاریخی برای عادی سازی روابط افغانستان و پاکستان، در سال ٢٠١٤در جریان سفر داکتر اشرف غنی به پاکستان به دست آمد. رئیس جمهور افغانستان یک چک سفید موضوعات مورد بحث را پیشکش نمود، به اساس قول رئیس جمهور، بدون حاکمیت افغانستان همه چیز قابل مذاکره و مصالحه بود. رئیس جمهور افغانستان آماده بود تا در مورد تمام نگرانی های جدی پاکستان به شمول میزان نفوذ هندوستان در افغانستان بحث شود. تیمی به رهبری نوازشریف صدراعظم پاکستان به این پیشنهاد نه گفته نتوانست. ٤٨ تفاهمنامه به ارتباط جنبه روابط استراتیژیک، سیاسی و اقتصادی میان دو کشور به امضا رسید. پاکستان تعهد نمود تا طالبان را به میز مذاکره بکشاند و همچنان متعهد به پیکار مشترک با دولت أفغانستان با نیروهای آشتی ناپذیر گردید. ولی وقتی زمان عمل فرا رسید، آشکار شد که مربیان پاکستانی طالبان، می خواهند صرف وقت کشی نمایند و برای طالبان زمینۀ پیشرفت را در جنگ فراهم سازند. در آن زمان ادعا شد که پاکستان نفوذ کافی بالای طالبان ندارد. بسیار عجیب است؛ پاکستان می تواند که از مذاکرات مستقیم طالبان جلوگیری نماید، ولی طوری وانمود می سازد که توانایی آنرا ندارد تا آنها را به میز مذاکره حاضر کند.

منافع و پالیسی های قدرت های بزرگ، در آینده  تغییر خواهد کرد؛ طوریکه در گذشته در تغییر بوده است. ولی این مربوط پاکستان و افغانستان است که به عنوان همسایه ها راه های همزیستی مسالمت آمیز را جستجو کنند. بن بست وضعیت ناگوار فعلی برای هردو کشور خطرناک است، و نیاز مبرم برای یک برنامۀ صلح احساس می شود.

**

افراسیاب ختک سناتور متقاعد، عضو برجسته حزب عوامی ملی و یک تحلیلگر امور منطقه می باشد.

 

يادداشت: این مقاله بيانگر نظر نویسنده است، پژواک در قبال آن مسووليتى ندارد.

Visits: 8

این مقاله بيانگر نظر نویسنده است، پژواک در قبال آن مسووليتى ندارد.

معرفی نویسنده

تماس با ما

ارسال گزارش

آژانس خبری پژواک علاقمند است تا گزارش های شما را نشر کند. در صورت تمایل با کلیک کردن بر روی این لینک با ما تماس بگیرید.

اپلیکیشن موبایل پژواک

اپلیکیشن پژواک را بر روی تلفن هوشمند خود نصب کنید تا آخرین خبرهای ما را دریافت کنید. بیشتر