زبان

آیا حساب کاربری در سایت پژواک ندارید؟

برای اشتراک اینجا کلیک کنید.

کودکان قربانی مهاجرت‌های نامنظم می‌شوند

کودکان قربانی مهاجرت‌های نامنظم می‌شوند

author avatar
9 Jan 2020 - 14:51
کودکان قربانی مهاجرت‌های نامنظم می‌شوند
author avatar
9 Jan 2020 - 14:51

هرات (پژواک ، ١٩ جدی ٩٨) شماری از کودکانی که به تازه‌گی از سوی دولت ایران به مرز اسلام قلعۀ هرات رد مرز شده‌اند، از آزار و اذیت در مسیر مهاجرت‌های نامنظم روایت کرده و می‌گویند که سرگذشت غم‌انگیزی را تجربه کرده‌اند.

به گفتۀ آنان، مهاجرت نامنظم به ویژه برای کودکان و نوجوانان، با خطر اذیت جنسی و گاهی هم با مرگ همراه است.

نورآغا چهارده ساله، باشنده ولایت سرپُل است که با سن کم‌اش، تجربۀ تلخ چهار بار مهاجرت نامنظم به کشور ایران را دارد.

نورآغا که هم‌اکنون در اردوگاه مهاجرین انصار در شهر هرات به سر می‌برد، گفت همین چند روز پیش از سوی پولیس ایران با رفتار نامناسب، از طریق مرز اسلام‌قلعه به افغانستان ردمرز شده است.

وى چشمان کوچک و روی گشاده دارد که به درستی زخم‌های کبود گونه‌هایش، حکایت از ضرب‌وشتم پولیس ایران می‌کند.

نورآغا با لب‌های لرزان، از سرگذشت غم‌انگیز مهاجرت نامنظم به ایران قصه می‌کند و می‌گوید که فقر و تنگدستی سبب شد که سه سال پیش با کاکایش در هماهنگی با قاچاقبر مهاجرت نامنظم را در پیش بگیرند؛ اما در مسیر افغانستان-ایران اذیت جنسی و حتا تهدید به مرگ شده است.

او به پژواک گفت: "با کاکایم به پاکستان رفتیم و همراه ما ١٤ نفر دیگر هم بودند که نمیشناختیم، بزرگ سال بودند که مرا بسیار اذیت کردن، زمانیکه موتروان حرکت کرد، من را از جلو موتر گرفتن و به عقب موتر انداختند و بسیار اذیت کردند، روی شانه هایم می نشستند و به من می گفتن ترا هم می کشیم و کاکایت را هم."

روایت‌ از مشکلات مهاجرت‌ نامنظم با اذیت ‌و آزار نورآغا تمام نمی‌شود، بلکه این مشکلات با سرنوشت همه افراد به ویژه کودکان و نوجوانانی گره خورده است که می‌خواهند از طریق مهاجرت‌ نامنظم به کشورهای اروپایی یا هم به ایران سفر کنند.

سلیمان کودک ١٥سالۀ دیگری است که از مهاجرت نامنظم تجربۀ مشابه با نورآغا دارد. سلیمان قصه می‌کند که وی را قاچاقبری از مرز مشترک پاکستان به ایران منتقل کرد و پس از آن، حدود سه‌ماه را بدون در نظرداشت سن کمش، به کار شاقه‌ ای  ‌گماشت.

سلیمان در حالیکه با دستان کوچکش، کمرلاغر و استخوانی‌اش را استوار و محکم گرفته بود، با چشمان پر اشک روی چوکی ‌نشست و گفت هشت سال پیش پدرش را از دست داده است و به خاطر مشکلات اقتصادی‌ که دامنگیرش بود، مکتب‌ را ناتمام رها  کرد و روانۀ ایران شد.

به گفتۀ سلیمان، با اینکه هنوز عمری ندارد، بابت کارهای شاقه‌یی که در ایران انجام داده است از درد کمر رنج می‌برد.

سلیمان افزود همین که یاد خانواده‌اش می‌افتاد، اشک از چشمانش جاری می‌شد.

login or register a new account.

تماس با ما

ارسال گزارش

آژانس خبری پژواک علاقمند است تا گزارش های شما را نشر کند. در صورت تمایل با کلیک کردن بر روی این لینک با ما تماس بگیرید.

اپلیکیشن موبایل پژواک

اپلیکیشن پژواک را بر روی تلفن هوشمند خود نصب کنید تا آخرین خبرهای ما را دریافت کنید. بیشتر