برخی ها به این مفکوره اند که گویا افغانستان به فاجعه یی همانند آلمان، جاپان و کوریای جنوبی گرفتار است و مانند این کشورها دورۀ جنگ را پشت سر گذاشته و به صلح خواهد رسید؛ اما باید گفت که این خیال پردازی ها جایی را نمی گیرد، آنها کار و تلاش کردند، آنها تعلیم و تحصیل کردند و بر علاوه جنگ هایی را که آنها پشت سر گذاشتند نهایت تغيیر در موقعیت، برخورد و فرهنگ آنها ايجاد کرده است، که امروز به پیشرفت دست یافته اند.
آلمان، کشوری بود که از آغاز خودکفا بود و هیچ کشورِى همانند آلمان، رقیب قدرتهای جنگ جهانی نبود. سلاح های سنگین و طیاراتى را که آلمان میساخت، تنها روسها قادر به ساخت آن بودند. در جنگ جهانی دوم، بزرگترین ارتش دریایی را آلمان داشت؛ اما زمانیکه در جنگ شکست خورد، دارو ندارش را از دست داد؛ تا اینکه جنگ سرد آغاز و به مرحله انجام رسید و امریکاییها توانستند به آلمان جنگ زده، کمک کنند و بالاخره مردم آن دست به دست هم دادند و آلمان را در ظرف کمتر از پنج سال ساختند.
ملت جاپان نیز بعد از فاجعه اتمی، با تجربه تلخی که از امریکا داشت، خود را خوار و ذلیل نکردند و کشور خود را ساختند. گویند روزی امپراطور آکیهیتو بالای کرسی اش نشسته بود و یکی از اعضای کابینه برایش خطاب کرد: “جاپان حالا خودکفاست و با امریکا برابر است، حالا وقت آن رسیده تا امریکا را بکوبیم و انتقام خویش را از آنها بگیریم.” امپراطور آکیهیتو در مقابل به وی اشاره کرد، ساعت میز خود را برایش نشانه گرفت که این ساخت جاپان است. اگر به کاخ سفید بروی میزِى که رییس جمهور امریکا بالای آن نشسته است ساخت و تولید جاپان است، ساعتی که عقربه آن در گردش است ساخت جاپان است، تیليفونى که با آن تماس میگیرند ساخت جاپان است. این یک افتخار بزرگ برای ملت ماست. با وجودیکه ما را با اتم تخریب کردند؛ اما حالا از همان تولیدات ما استفاده میکنند.
کوریای جنوبی نیز بعد از جنگ با جاپان کاملاً تخریب شده بود. آنها از بس که معادن سرشار طبیعی نداشتند یک کشور کاملاً فقیر بود. مردمان آن با عزم راسخ به آلمان و ایتالیا سفر کردند، کارگران استخراج معادن شدن و از درک پول همان عاید، کشور خود را ساختند.
افغانستان با این کشورها بسیار فرق میکند. افغانستان کشوری است که پول و سرمایه زیاد دارد که همانا معادن طبیعی آن است؛ اما اینجا مدیریت نیست. مردم حس وطندوستی کم دارند، اختلافات قومی بیش از حد است، تعلیمات و تحصیلات افغانستان به شکل و میتود سابقه است و هیچ تغییری در آن نیامده است. ميلیاردها دالر بیشتر از جنگ جهانی دوم که به کشورهای اروپایی کمک شده بود، به افغانستان سرازیر شده است و تا حالا هم کمک ها جریان دارد؛ اما در این کشور کدام تغییری نیامده است. مردمان این سرزمین سرکش اند و اگر خشم شان بیشتر گردد کمک کننده خود را به شکست و اخراج مواجه میکنند؛ چنانکه روسیه را چنین ضربه زدند و از همین سبب امریکاییها در قسمت تهیه جزوتام هاى نظامی کمتر همکاری میکنند. در بیشتر از ساحات کشور به شکل سابقه آن، حکومات ملوک الطوایفی جریان دارد که هیچ کس خود را مربوط حکومت مرکزی نمیداند.
رییس جمهور با مدیریت ناکام پول را ناحق به مصرف میرساند، فساد در این کشور لانه میزند. همسایه های افغانستان مانند آلمان، جاپان و کوریای جنوبی نیستند که حس همکاری و بشردوستانه داشته باشند، بلکه آنها در پی تجزیه افغانستان اند، موقعیت افغانستان استراتيژیک است و توسط این کشور، قدرت ها به هدف شان نایل می آیند. معهذا این کشور بسیار وقت کار دارد تا مانند کشورهای فوق الذکر، به پیشرفت برسد؛ آنگاه که مردم وطنپرست شوند و دین خویش را در برابر وطن درک کنند.
يادداشت: این مقاله بيانگر نظر نویسنده است، پژواک در قبال آن مسووليتى ندارد.
Views: 0
GET IN TOUCH
NEWSLETTER
SUGGEST A STORY
PAJHWOK MOBILE APP