صلح، همزیستی مسالمتآمیز و عدم تعرض به معنای جنگ نکردن است؛ اما در فرهنگ سیاسی، صلح به معنای حالت آرامش در روابط عادی با کشورهای دیگر و فقدان جنگ و نظام تهدید است.
همزیستی مسالمتآمیز در روابط میان کشورها با نظامهای مختلف، به معنای رعایت اصول حق حاکمیت، برابری حقوق، مصونیت تمامیت ارضی کشورها، عدم مداخله در امور داخلی سایر کشورها و فیصلهدادن به مسایل بینالمللی میباشد. در فرهنگ لغات انگلیسی کالنز، صلح به معانی حالتی که در نبود جنگ حکم فرما باشد، پیمان پس از جنگ، وضعیت همآهنگی و تناسب وضیعت آرامش و سکوت است.
و اما معنای صلح چیست و در کجا معنا پیدا می کند؟
صلح از پیمان عدم تعرض، پیمان به نجنگیدن، پیمان همزیستی مسالمت آمیز و در نهایت در جای معنا پیدا می کند که وظیفه جنگیدن باشد.
مساله هم دیگر اینکه مصلحت اسلام و مسلمین ایجاب می کند که با دشمن قرار داد صلح امضا کنند و این در جای است که تعداد مسلمانان کم باشد و نتوانند در مقابل دشمن مقاومت کنند یا ترک مخاصمه می کنند؛ بنابراین صلح به دو معناست.
۱- جایی که دو نیرو در مقابل هم قرار میگیرند و یک قرار داد صلح بسته میشود، مثل صلح حدیبیه.
۲- صلح به معنای جنگ نکردن، و این در جای است که توانایی جنگیدن نیست و جنگ سودی ندارد، پس پیمان صلح بسته میشود.
در این، جای شک نیست که صلح برای تمام مردم دنیا آشنا و دلنشین است. هیچ فردی را در دنیا سراغ نداریم که در مقابل این کلمهی مقدس و دوستداشتنی عکسالعمل منفی نشان دهند، زیرا مردم دنیا جنگ را دوست ندارند و مهمتر از همه اینکه دیگر مردم ما از جنگ خسته شدهاند و یگانه آرزوی شان همانا صلح است و بس.
بیشتر از سه دهه است که مردم ما در آتش جنگ میسوزند، همه مردم افغانستان دیده بهراه پرواز کبوتر صلح در آسمان نیلگون اند. مردم افغانستان از ابر تاریک جنگ که بر فراز آسمان ما قرار دارد، خسته شدند. ارزشمندترین پدیدهی انسانی به مفهوم واقعی صلح است که از اولویتهای اساسی زندگی خوشبخت و تداوم حیات سالم و باهمی توسعهی سیاسی اجتماعی جوامع بشری به حساب میآید؛ زیرا تأمین صلح و ثبات در یک جامعه باعث سعادت و خوشبختی آن شده و همین نظم باعث آن میشود که جامعه به سوی ترقی و پیشرفت سوق داده شود.
تحکیم و حفظ صلح شکل مشارکت فعال را به خود میگیرد. به همین ترتیب اعمار ایجاد صلح کار مشکل بوده و نابودی آن کار آسان است. به سالها ضرورت دیده میشود که صلح باثبات را حکیم بخشید، بعداً یک کردار و عمل میتواند آن را نابود کند. عمدهترین مشکل در صلحسازی ساختن یک استراتژی مشخص ومؤثر برای از بین بردن خشونت و رسیدن به صلح قناعتبخش است و اما این مسأله وقت زیادی را در بر میگیرد تا یک استراتژی همهجانبه طراحی شود که در پرتو آن، همهی گروههای درحال منازعه زیر یک چتر قرار داده شوند، به خواستههای آنان از مجراهای معقول پاسخ ارائه شود و مخصوصاً صدای مردم آسیبدیده و قربانیان خشونت شنیده شود و به نیازهایشان رسیدگی شود.
تضادهای تاریخی، مشکل دیگری است که معمولاً پروسه صلحسازی و حل منازعه را به مشکل مواجه میکنند، چون منازعات همیشه ریشه و عوامل تاریخی دارند که از جایی شروع میشوند و آهستهآهسته شعلهی منازعه را مشتعل میسازند؛ بنابراین زمانی که مسألهی سازش و صلح به میان میآید، همهی طرفهای درگیر مسایل گذشته را پیش میکشند و طرف مقابل را مقصر میشمارند، پس زمان زیادی میخواهد تا به همهی واقعات و جنجالهای تاریخی راهحل پیدا شود، به گونهای که همگان گذشته را فراموش و آیندهی امیدبخش را آغاز کنند.
صلحسازی زمانی نتیجهبخش خواهد بود که رهبران، قومندانان جهادی و سیاسیون تمایل به مذاکره داشته باشند و برای پیداکردن راهحل برای منازعه، تلاش ورزند و علاقمند باشند. البته بهگونهای که هرکدام آنها قانع شوند که برای بهدستآوردن بعضی امتیازات، برخی چیزها را باید از دست داد.
اگر این تصور وجود داشته باشد که یک طرف همهچیز را ببرد و طرف دیگر همهچیز را ببازد، نمیتوان صلح را به میان آورد، یعنی نهادها و ساختارهای جامعه، طوری بناء شوند که شهروندان را به رفتار صلحآمیز ترغیب و تشویق کنند.
در کنار موضوعات که مطرح شد، باید موارد دیگر نیز عملی شود، مانند:
ایجاد مراکز مطالعات صلح در سراسر کشور و تقویت تشریک مساعی و هماهنگی بین این مراکز از طریق ایجاد یک شبکه به منظور تبادلهی افکار بین این مراکز، دریافت راهحلها توسط جرگه های قومی و محلی، اقدامات عملی حل منازعه به منظور دستیابی به خواستههای طرفین درگیر منازعه، ایجاد گفتمان در بین گروههای درگیر در منازعه، پروژههای انکشافی به منظور از بینبردن فقر و بیکاری و توجه به مسایل حقوق بشر.
يادداشت: این مقاله بيانگر نظر نویسنده است، پژواک در قبال آن مسووليتى ندارد.
Visits: 598
GET IN TOUCH
NEWSLETTER
SUGGEST A STORY
PAJHWOK MOBILE APP