روسیه از جمله کشور های ابرقدرت جهان میباشد که با یگانه ابرقدرت جهان (آمریکا) صف آرایی می کند که در حقیقت انتقام جنگ سرد نخست را از رقیب دیرینه اش می گيرد.

روس ها مردمان زیرکی اند اما بیشترین آسیب را با این زيرکي شان از امریکا متحمل شده اند که سرانجام سبب تجزیه جماهیرشوروی سابق شد .  روس ها با پیروی از سیاست تهاجمی شان همواره استراتژی مداخلت کننده در سياست کشورهای بین المللی و به خصوص در منطقه اش داشته است و تاجایی با داشتن چنین استراتژی موفق بوده است و تاجایی هم ناکام . 

با اغاز جنگ جهانی دوم روسیه نیروی پیشتاز جنگی را در اختیار داشت که بواسطه جغرافیای ژئيوپولتيکي آن توانست عساکر آلمانی را در کمترین وقت و با مقاومت تندومندانه به شکست مواجه سازد. آنها به این گمان بود که با فتح کردن جنگ جهانی دوم میتوانند یگانه ابر قدرت فعال محاربوي و نظامی در جهان گام بردارند . اما در آن سوی خط (غرب) امریکا جديداً پای به سیاست گذاشته بود و با تکتيک سیاسی و بین الدولي چنان اروپا را مجذوب خود ساخت که در يک روز بیشترین کشورهای که در سابق با روس ها همکار بودند رو به امریکا نمودند و سازمان همکاری های نظامی را در چارچوب سیاست های دفاعی گذاشتند.

روس ها که بیچاره ها از این نوع تشکیل رنج میبردند و از طرف دیگر به آروزي حاکمیت جهان بودند از همان نخست افکار منفی در برابر آمریکا داشتند و آنها با پیشگیری از این سیاست اتحاد و توافقات جدیدی را بنام پيمان ورشو ساختند. پیمان ورشو پیمان نظامی بود  که از سال 1955 تا 1991 برقرار بود. این پیمان در 14 مه 1955به امضای هشت کشور آلبانیا، آلمان شرقی، بلغارستان، چکسلواکیا، شوروی، رومانیا، لهستان و مجارستان رسید و در جنگ سرد رقیب پیمان ناتو محسوب می‌گردید. اما بانهم روس ها با صف آرایی شان در برابر امریکا ناکام شدند.

سرانجام بعد از سالها ناکامی روس ها با تهاجم امريکا بر حریم سوریه قدم نخستین خویش را برعلیه ائتلاف امریکا جلو گذاشتند .

روسيه با ساختار استراتژی در خاور میانه توازن نظامی ایران و اسرائیل را برقرار ساخت و برای آمریکا که يکي از بزرگترین حمايتگران سیاست اسرائیل است واضح ساخت؛ که اکنون ایران توانایی هر نوع حمله نظامی را بالای اسرائیل دارد و هیچ کشوری مانع برخورد نظامی ایران در خاور میانه شده نمی تواند.

امریکا که از چندین سال در سیاست خاورمیانه نقش برازنده ایفا میکند پایگاه بزرگ هوایی اش را در اسرائیل بنا کرده است تا بتواند بوسیله قلمرو کوچک اسرائیل چندین کشور خاورمیانه را تحت تسلط سیاست خویش داشته باشد و از طریق آن پاليشگاه های نفتی را در اختیار خویش در بیاورد که با اين حال در ساختار تروریست های داعش و القاعده استخبارات موساد اسرائیل نقش عمده را ايفا کرده است، معذا روس ها نیز با اندک تفاوت از سياست های امریکا ایران را مجهز با سلاح های پیشرفته ساخت تا در برابر اسرائیل به پا خيزد و ایران یگانه حامی کشورهای لبنان و فلسطین باشد تا بهانه ای برای روس ها وجود داشته باشد و با این بهانه اسرائیل را از نقشه جهان محو سازد؛ چونکه همین اسرائیل است که امریکا را تا این موفقیت رسانیده است.

بناً رهبران روسیه با  مشورت یکدیگر  و نیروهای کماندویی استخباراتي شان تصمیم حمله نظامی سوریه را آماده کردند تا بتوانند همردیف امريکا در جنگ سوریه شوند که تا این جايي کار موفق بودند و هستند. اما روسها با این پیشروی نیز راضی نبودند و قدم بعدی شان ساختار استراتژی جدید در افغانستان بود که با اين استراتژی خواستند تا با بیشترین مخالفان سیاسی افغانستان در تماس شوند و اقدامات عملی را در برابر نابودی امریکا روی دست گیرند . 

سرانجام آنها اتحاد جدید را تشکیل دادند که در آن چین، پاکستان، ایران شامل بود و با این اتحاد آنها به حمایت شوروشيان طالب برآمدند تا شورشیان داعش را که در جنوب با دیکته آمریکا می جنگند نابود سازند. جنگ در شمال افغانستان بیشتر از پیش شعله ورتر در ايزم خطرناک قرار گرفت و از آنسو جلسات بزرگی به رهبری روسیه با تاجیکستان ،ازبکستان و ترکمنستان صورت گرفت تا با هماهنگی این کشورها خطوط حمايوي روس ها بر روی طالبان باز گردد که سرانجام بدخشان راه ترانيزيتي جنگ شمرده شد و از این ناحیه تخار و کندز مورد حملات شدید نیروهای طالبان ارمنی ،ازبيکي و ازربايجاني قرار گرفت .

روس ها با این تهاجم مخفی بر افغانستان اکتفا نکرده بلکه خواست تا ائتلاف شمال افغانستان با حمایت قاطع روسیه به پیش برده شود تا نظام که مورد حمایت آمریکا قرار دارد نابود و افغانستان به طرف جنگ داخلی همانند سوریه برده شود تا روس ها بتوانند استحکام یابند و آمریکا را در اين جنگ نابود گردانند.

رئیس جمهور افغانستان نیز از تریبون ارگ برای یکی از متحدین روسیه (ایران) اعلام کرد؛  “اگر شما خواستار جنگ و از بین بردن زیر بناهای افغانستان هستید! شما نیز طالبان را بفرستید و ما نیز اردوی خویش را به جنگ با آنها می فرستیم که کی در ميدان جنگ زانو خواهد زد.”

یک مسئله که برای روس ها بسیار مهم است خاک افغانستان است که شرق و غرب را با هم وصل کرده است و اگر آمریکا در افغانستان شکست بخورد روس ها میتوانند با اين پیروزی چندین کشور دیگر شرقی آسیایی را به کمک چین در اختیار خود داشته باشند که در این پاليسي کورياي شمالی نیز همدست با روسیه و چين است و اگر احياناً امریکا در افغانستان شکست بخورد روس ها به خوبی میتوانند که با شکست امریکا کشورهای اوکراین، لهستان، صربستان، بلغارستان، هنگری و غیره کشورها را تحت هژمون خویش در اورد که الحال در پی تلاش تسخیر این کشورهاست و چنین معلوم میشود که روس ها خود همانند اوکراین عساکر خویش را به افغانستان می فرستند و بنام داعش جنگ افغانستان را خطرناکتر ميسازند .

يادداشت: این مقاله بيانگر نظر نویسنده است، پژواک در قبال آن مسووليتى ندارد.

Views: 1