زبان

آیا حساب کاربری در سایت پژواک ندارید؟

برای اشتراک اینجا کلیک کنید.

کوشش در جهت غصب هویت مولانا و چشمپوشی از شناخت زادگاه مولانا جلال الدین محمد بلخی و یا تصرف مقام معنوی، افکار و آثار بزرگ او “مثنوی معنوی”، نا ممکن، گناه بزرگ و بی حرمتی است در حق مولانا؛ چون که  مولانا دولت پاینده است و به عالم بشریت تعلق دارد، نه به یک یا دو کشور. اندیشه و فرهنگ او، فرهنگ و اندیشۀ صلح، دوستی و انسانی است و از آن همه فرهنگها و مردمان  جهان است.  

“مرده بُدم زنده شدم گریه بُدم خنده شدم

دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم”

سخن گفتن از عرفان، حالات و خصوصیات شعری عارف نامی جلال الدین محمد بلخی، فراتر از کنجکاوی معمولی و یا جستجوی معروفیت ادبی مثنوی معنوی مولانا، این نابغۀ جهان اسلام است.

در حقیقت، این همه غور، بررسی و ژرف اندیشی در این دور تاریخ بشریت، بیش و پیش از هرچیز نشانۀ نیازی است که همگان، در کشور ما، زادگاه مولانا، در محیط فرهنگی بزرگ او و در عالم بشریت که با ملاحظۀ حالات جهان امروز، در جستجوی اخلاق معنویت و انسانیت هستند، در خود احساس می کنند.

نیاز به شناخت یک شخصیت کم نظیر و والا و اتصال و پیوستگی به او، نیاز به شناخت و یا ورود به جهان اندیشۀ یکی از درخشنده ترین ستارۀ فروزان معنویت جهان اسلام، نیاز به شناخت منبع انواری که از هشتصد سال بدین سو، در شرق و غرب، در دلها و خانه های مشتاق مردمان هر کیش، هر زبان و هر فرهنگ تابید و آنها را به نور معرفت، معنویت و اخلاق انسانی و عشق روشن ساخت و نیاز به منبع الهامات مولانا جلال الدین محمد بلخی – رومی که اشعار، اندیشه و اخلاق او را چنین دل انگیز، پر جذبه و نیازمند ساخته است.

بلی، هرکس به منظور ارضای خاطر و ضرورت خود، در اشتیاق این است که مولانا به چه می اندیشیده؟ چگونه می اندیشیده؟ چه پیامی را برای بشریت به هدیه گذاشته است؟ و در این راه به کدام سر منزل رسیده؟ و در کجا مقام کرده است؟ به کدام قوم ، ملت و فرهنگی تعلق داشته؟ و بالاخره ما، فرزندان و پیروان زبان و فرهنگ مولانا و آنانی که اندیشه ، افکار و مقام معنویت او را از طرق دیگری جستجو می نمایند، برای بهبود حیات معنویت و اخلاق خود، چگونه از اندیشه های این استاد اخلاق، معنویت و انسانیت بهره  می گیریم؟

به منظور رسیدن به اهداف و نیازهای فوق و یا نزدیک شدن به آن مفاهیم، سی و سومین اجلاس کنفرانس عمومی (۳ الی ۲۱ اکتوبر ۲۰۰۵م) سازمان تعلیمی، علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو)، ضمن تصمیم نامۀ  ۱۲ C/۳۳ با توجه به بُعد انسانی وجهانی، اخلاق و اندیشه های پر فضل و هنر والای ادب مولانا، پیشنهاد گرامیداشت خاطرۀ هشتصد سالۀ تولد مبارک مولانا جلال الدین محمد بلخی – رومی را که با افتخار از طرف اینجانب، زمانی که وظیفۀ سفیر جمهوری اسلامی افغانستان را در یونسکو و اسیسکو به عهده داشتم، با پشتیبانی کشور های ترکیه و مصر، بعد از تصویب شورای اجرائیه یونسکو، در کنفرانس عمومی ارائه شد، به اتفاق آراء بپذیرد و بدین ترتیب زمینۀ برگزاری مراسم بزرگداشت مولانا در کشور زادگاه او، افغانستان و در کشور هایی که مردم آن دیار ها با او زبان و فرهنگ مشترک دارند و مولانا را دوست دارند و به او احترام می نمایند، در سال ۲۰۰۷ میلادی فراهم شود.

والاتر این که به منظور گرامی داشت و ارج گذاشتن به مقام عالی انسانی مولانا جلال الدین محمد بلخی – رومی و در جهت تکریم، ستایش و احترام این شاعر، عارف، فیلسوف و متفکر بزرگ بلند آوازۀ جهان اسلام  که برای عظمت و مقام انسان خدمات بس بزرگ انجام داده، هدایای صاحب قدر، مثنوی معنوی را برای همه مردمان و جهانیان به میراث سپرده است، مجمع یکصد و هفتاد و پنجمین اجلاس شورای اجرائیه یونسکو (۴ الی ۲۱ میزان۱۳۸۵) پیشنهاد افغانستان را برای نشر و اشاعۀ مدال خاص از طرف یونسکو به افتخار مولانا جلال الدین محمد بلخی- رومی که از سوی نماینده گی دایمی افغانستان در یونسکو و اسیسکو در آن مجمع ارائه شده بود به تصویب رسانید.

باید تذکر دهم که به منظور حرمت به مولانا، قبل از بحث و تصویب پیشنهاد افغانستان، ۵۸ عضو شورای اجرائیۀ یونسکو بر سواد پیشنهاد نماینده گی دایمی افغانستان در یونسکو امضا وتصدیق نموده اند. این نوع پشتیبانی در تأریخ شورای اجرائیۀ این سازمان به ندرت دیده شده است.

تصویب و سهمگیری یونسکو در تجلیل از سالگرد مولانا از جانب کنفرانس عمومی این سازمان بزرگ بین المللی علم و فرهنگ و نشر و اشاعۀ مدال های طلا، نقره و برنز از طرف یونسکو در جهت حرمت گذاشتن به مولانا در سال ۲۰۰۷ میلادی، متضمن شناخت هویت، زادگاه، جایگاه، ارزش و مقام معنوی و فرهنگی مولانا، این بزرگمرد و فیلسوف جهان اسلام، در سطح بین المللی محسوب می گردد. ضمناً این تصاویب نشان شناخت، تکریم و ستایش از افکار انسانی و خدمات بزرگ او به عالم بشریت که در قید زمان و مکان نیست و متوجه همه فرهنگها و مردمان جهان است، می باشد. همشهریان زبان، فرهنگ و اندیشۀ او، می باید به همین روش و بزرگواری از مقام علمی، فرهنگی و معنوی این شخصیت بزرگ و عزیز، سالگرد شریف او را هر سال تجلیل نمایند.

مولانا جلال الدین محمد بلخی مشهور به مولانای روم، در ششم ماه ربیع الاول سال ۶۰۴ هجری قمری (۳۰سپتامبر ۱۲۰۷ میلادی) در بلخ که یکی از فرهنگستان ها و همچنان یکی از کانونهای زبان دری بود، در یک خانوادۀ پر فیض، با دیانت و دانشمند به دنیا آمد.

در دیباچۀ منثور دفتر اول مثنوی معنوی که به قلم شخص مولانا جلال الدین محمد بلخی به زبان عربی نوشته شده است، او خود را معرفی می نماید: “این بندۀ ناتوان نیازمند به رحمت خداوند تعالی محمد بن محمد بن حسین بلخی…” پس نام او جلال الدین محمد بلخی و زادگاه او بلخ است.

بیاد دارم زمانی که اینجانب بار اول مقام و بزرگی معنوی مولانا را به شورای اجرائیۀ یونسکو آرائه می کردم و مقام، بزرگی و میراث معنوی مولانا را مال و میراث  بشریت معرفی کردم، این مطلب را نیز گفتم: “اگر کسی و یا کشوری در زمینۀ زادگاه مولانا جلال الدین محمد بلخی شک وتردیدی داشته باشد، از مادر محترمه و صاحبقدر او بپرسد که چرا جلال الدین محمد بن محمد بن حسین بلخی را در بلخ زاده است؟”

مطالب فوق در اسناد و سوابق شورای اجرائیه و کنفرانس عمومی یونسکو ثبت است و هیچ کشوری نمی تواند آنرا تغییر بدهد و یا تصاحب کند.

علت شهرت جلال الدین محمد بلخی به رومی و مولانای روم، طول اقامت وی در شهر قونیه که اقامتگاه اکثر عمر و مدفن اوست، بوده؛ لیکن خود مولانا همواره خویش را از مردم بلخ شمرده و اهل شهر خود را دوست میداشته و از یاد آنان فارغ نبوده است.

پدر مولانا، بهاء الدین محمد بن حسین ملقب بسلطان العلماء مشهور به بهاء الدین ولد معروف به مولانای بزرگ بود. شهرت علمی سلطان العلماء به اندازه اى بود که از همه اطرافیان بلخ جهت مشورت و حل مشکلات به او روی می آوردند.

سلطان العلماء در شهر بلخ مسند ارشاد داشته، خواص و عوام به او احترام داشتند و به او معتقد بودند. هرگاه مجلس وعظ برپا می کرد، گروه بیشماری از هر طبقه درپای منبر وعظش گرد می آمدند و او بر همه دلها مشرف بود.

به اتفاق تذکره نویسان، بهاء ولد بواسطه رنجش خاطر خوارزم شاه در بلخ مجال قرار ندید و ناچار هجرت اختیار کرد و قصد حج کرد و بجانب بغداد رهسپار گردید. می گویند که قبل از هجرت از بلخ، مولانا روزی درمیان مجلس گفت: فردا عزم سفر دارم، هر کرا ارادت درویشان است، آماده باشد. روز دیگر از مریدان و معتقدان سه صد نفر در خدمتش روانه شدند.

من افتخار نوشتن مقالات چندی بر حیات مولانا، این بزرگمرد جهان اسلام را دارم. امید است روزی با برکت فضایل و معنویت مولانا توفیق حاصل نمایم که مطالب بیشتری بر حیات مولانا بنویسم.  

در اینجا بر می گردم به موضوع نهایت مهمی که هدف اصلی این نوشته است و اشاره می نمایم بر خبری که از قول جناب آقای سید رضا صالحی امیری مشاور رئیس جمهوری و رئیس محترم سازمان اسناد ایران،  به مطبوعات  نشر شده است؛ مبنی بر این که کشور های ایران و ترکیه توافق نموده اند که “مثنوی معنوی” مولانا جلال الدین محمد بلخی را به عنوان میراث فرهنگی ایران و ترکیه در یونسکو ثبت نمایند.

شنیدن این خبر، مرا متأثر و نهایت غمین ساخت و به همین دلیل است که من این نوشته حسن نیت را به توجه مقامات محترم دولتی و فرهنگیان کشور های دوست و با فرهنگ جمهوری اسلامی ایران و جمهوری ترکیه و همچنان سخنان حقیقت را به توجه مقامات دولتی و فرهنگیان کشور خودم، افغانستان می رسانم:

۱: پیام حسن نیت به توجه کشورهای جمهوری اسلامی ایران و جمهوری ترکیه:

الف: خبر تصاحب مثنوی معنوی مولانا جلال الدین محمد بلخی، از جهتی تأثر آور است که از کشور دوست، همسایه و صاحب فرهنگ سر زده است؛ کشوری که مردمش مولانا جلال الدین محمد بلخی را خوب می شناسند و به افکار، اندیشه و فلسفۀ او که جهانی است و تنها متوجه یک کشور و یک فرهنگ نیست، آشنا هستند.

ب: حکومات و دستگاه های فرهنگی و اطلاعاتی کشور های دوست ایران و ترکیه می باید مطلع باشند چنانچه قبلاً در این نوشته تقدیم شد، که با پیشنهاد سفیر و نمایندۀ دایمی افغانستان در یونسکو، آرگن های رسمی یونسکو (شورای اجرائیه و کنفرانس عمومی) این سازمان در سالهای ۲۰۰۵ و ۲۰۰۷م، دو بار، مقام و بزرگی معنوی، اندیشه و فلسفۀ انسان دوستی مولانا جلال الدین محمد بلخی- رومی را به بحث گرفتند و از او با تصویب فیصله نامه ها تقدیر و تکریم نمودند و هدایای صاحبقدر او ( مثنوی معنوی) را با حرمت، میراث بشریت  دانستند.

ج: با حرمت تذکر می دهم که کوشش در جهت منوط و مربوط نمودن (مثنوی معنوی) مولانا به حیث میراث معنوی، یک یا دوکشور، بیهوده است؛ زیرا این نوع تلاش خلاف  فیصله های قبلی یونسکو خواهد بود و برخلاف مقام معنوی  و حقیقت گویی مولانا است. در حقیقت این نوع تلاش بی حرمتی به مقام، شخصیت و بزرگی مولانا جلال الدین محمد بلخی به حساب می آید.

د:  مقامات دولتی و فرهنگیان محترم کشورهای ایران و ترکیه میدانند که مولانا جلال الدین محمد بلخی، آن بزرگمرد دارای  شخصیت عالی انسانی، صلح خواه و صلح دوست است و تکراراً باید گفت که فلسفه و اندیشۀ او مال و ملک  عالم بشریت است.

از مراسم تشییع جنازۀ مولانا همه با خبراند که مسلمانان قونیه از خرد و بزرگ حاضر شدند. یهودان و عیسویان آن شهر که صلح جویی و نیک خواهی وی را آزموده و دیده بودند، همراه با اهل اسلام شیون می کردند. زمانی که از یهودان و عیسویان پرسیدند که شمارا با مولانا چه تعلق بوده است؟ گفتند: اگر مولانا شما را شیخ، راهنما، پیشوا و مقتدی بود، ما را هم همان بود. او در قلب ما حرمت بس بزرگ بجا مانده است.

هـ : من امید وارم که این نوع تلاش و کوشش، اهداف سیاسی و ملی گرایی نداشته باشد. اگر چنین باشد، تأسف آور است؛ چون که هیچ رابطه ای به بزرگی و مقام معنوی (مثنوی معنوی) ندارد و به تصحیح کردن هرچه زودتر ضرورت دارد.

۲: سخنان حقیقت که متوجه حکومت و فرهنگیان کشور خودم، افغانستان هستند:

باید بپذیریم که شخصیت های بزرگ فرهنگی در هرجایی از دنیا که متولد شدند، زیستند و مردند و آثار صاحبقدری برای نسل های آینده به میراث ماندند که دارای مقام و بزرگی معنوی باشند، چنین شخصیت ها متعلق به کسانی و از آن کسانی هستند که آن ها را بشناسند و به فرزندان شان بشناسانند، به آنها احترام داشته باشند، میراث معنوی و یا فرهنگی آنها را مورد بحث، مطالعه و تحقیق علمی قرار دهند و در نهایت فلسفه، اندیشه و نصایح آنها را جزء اخلاق و عادات شخصی خود بسازند و از گفته های نیک شخصیت های بزرگ فرهنگی تأریخی در صلح خواهی، ارتقای شخصیت انسانی و بهبود حیات اجتماعی و معنوی جامعۀ خود استفاده نموده بهره ببرند. توجه نمايید:

الف: یکی از اولین کارهای حکومت وحدت ملی بستن دفاتر نمایندگی دایمی افغانستان در یونسکو بود و آنهم در بدل تادیۀ بیست هزار دالر کرایه در یک سال به یونسکو. کوشش در تصرف مثنوی معنوی مولانا جلال الدین محمد بلخی به حیث میراث معنوی ایران و ترکیه از طرف این کشور ها، یکی از نتایج این تصمیم نا درست است.

ب: باید بپرسم که وزارت اطلاعات و فرهنگ، این دستگاه در خواب عمیق فرو رفته، و یا اکادمی علوم، از سال ۲۰۰۷م تا امروز چند کتاب، اثر علمی تحقیقی بر حیات، اندیشه ، شخصیت و بزرگی ادبی مولانا به نشر سپرده است؟ چند سیمينار و مجالس علمی به ارتباط مولانا برگزار نموده است؟ آیا انجمن فرهنگی مولانا در افغانستان موجود است؟ اگر است آیا به نام است و یا کار های بزرگ علمی و تحقیقى را به مولانا و مقام انسانی و ادبی او انجام داده است؟

ج: در کدام پوهنتون – دانشگاه افغانستان بخشی و یا شعبه ای به نام مولانا تأسیس شده است؟

د: آیا وزارت معارف افکار، فلسفه انسانی و بزرگی ادبی مولانا را در نصاب تعلیمی مکاتب و دروس تعلیمی شامل کرده است تا در شناخت فلسفۀ انسان دوستی و مقام ادبی او فرزندان افغان چیزی بدانند؟

هـ: دستگاه مطبوعاتی دولتی و شخصی، رسانه های گروهی، چه کاری در مورد شناخت و پخش مقام معنوی و ادبی مولانا انجام داده اند؟

و: در بلخ، زادگاه مولانا چه مقامی را به مولانا قایل هستند؟ چه کاری را برای ترمیم و یا ساخت دوبارۀ خانقاء پدر مولانا انجام داده اند؟

ز: فرهنگیان افغانستان تا چه حدی مولانا را می شناسند؟ چند اثر تحقیقی و علمی در بارۀ مولانا، افکار و مقام ادبی مولانا جلال الدین محمد بلخی نوشته و به نشر سپرده اند؟

من می گویم که هنوزهم سر وقت است. ما باید از خواب گران بیدار شویم و از اندیشه های بزرگان ادب، فلسفه و انسانیت مانند حکیم سنایی غزنوی، مولانا و دیگر بزرگان افغانستان بیاموزیم و برای بقاء، تعالی فرهنگی و حفظ هویت فرهنگی مردم افغانستان، کار های صلح جویانه، علمی با نظر وسیع انسانی انجام دهیم تا فرزندان امروز و فردای افغان بی فرهنگ و بی هویت نباشند.

***

يادداشت: این مقاله بيانگر نظر نویسنده است، پژواک در قبال آن مسووليتى ندارد.

Visits: 68

این مقاله بيانگر نظر نویسنده است، پژواک در قبال آن مسووليتى ندارد.

معرفی نویسنده

تماس با ما

ارسال گزارش

آژانس خبری پژواک علاقمند است تا گزارش های شما را نشر کند. در صورت تمایل با کلیک کردن بر روی این لینک با ما تماس بگیرید.

اپلیکیشن موبایل پژواک

اپلیکیشن پژواک را بر روی تلفن هوشمند خود نصب کنید تا آخرین خبرهای ما را دریافت کنید. بیشتر